الکسا

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و کتاب مقدس است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت نخست به باختر، سپس به خاور، و سرانجام منطقه‌ای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت، او انسان یکتا پرست و مهربانی بود واز طریق دادگری منحرف نمی‌شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه‌ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده‌است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است.

 

 

از داستان ذوالقرنین در قرآن برداشتهای زیر شده‌است:

وجود داستان پیش از اسلام[ویرایش]

تعدادی از مردم مکه و مدینه از این داستان خبر داشته‌اند که گفته شده‌است بیشتر اهل کتاب بودند، و این نکته از متن چند آیه با جمله «یسئلونک عن ذی القرنین» و «قلنا یا ذا القرنین» و «قالوا یا ذی القرنین» به خوبی مشخص می‌شود، این داستان از پیش از اسلام مطرح بوده ولی بسیاری از مردم به دلیل کسب آگاهی بیشتر یا برای امتحان پیامبر اسلام درباره آن از وی سوال کرده‌اند. (یهودیان چنین پرسشهایی را درباره ماجرای خضر و اصحاب کهف نیز پرسیده‌اند)

 

سد ذوالقرنین[ویرایش]

تاریخدانان و تفسیرگران در این باره دیدگاه‌های متفاوتی در تطبیق داستان دارند:

  • به بعضی از مورخین نسبت می‌دهند که گفته‌اند: سد یادشده در قرآن همان دیوار چین است. آن دیوار طولانی میان چین و مغولستان حائل شده، و یکی از پادشاهان چین به نام «شین هوانک تی» آن را بنا نهاده، تا جلو هجومهای مغول را به چین بگیرد. درازای این دیوار سه هزار کیلومتر و پهنا آن 9 متر و بلندایش پانزده متر است، که همه با سنگ چیده شده، و در سال 264 پیش از زادروز آغاز و پس از ده و یا بیست سال خاتمه یافته‌است، پس ذوالقرنین همین پادشاه بوده. ولی این تاریخدانان توجه نکرده‌اند که اوصاف و مشخصاتی که قرآن برای ذوالقرنین ذکر کرده و سدی که قرآن بنایش را به او نسبت داده با این پادشاه و این دیوار چین تطبیق نمی‌کند، چون درباره این پادشاه نیامده که به باختر اقصی سفر کرده باشد، و سدی که قرآن ذکر کرده میان دو کوه واقع شده (بین الصدفین)، و در آن تکه‌های آهن و قطر، یعنی مس مذاب به کار رفته، چناکه در آیه آمده‌است: (آتونی زبر الحدید حتی اذا ساوی بین الصدفین قال انفخوا حتی اذا جعله نارا قال آتونی افرغ علیه قطرا). و دیوار بزرگ چین که سه هزار کیلومتر است از کوه و زمین همینگونه، هر دو می‌گذرد و میان دو کوه واقع نشده‌است، و دیوار چین با سنگ ساخته شده و در آن آهن و قطری به کاری نرفته و ازطرف دیگر چینیها هرگز یکتاپرست نبوده‌اند

اکنون از مکانی که سد در آن بنا شده است بحث کنیم: این سد در محلی بین دریای خزر و دریای سیاه واقع شده است و جایی است که سلسله کوه‌های قفقاز مثل یک دیوار طبیعی راه بین جنوب و شمال را قطع می‌کند و فقط یک راه در تنگه میان این سلسله کوه‌ها وجود دارد، این راه را امروز به نام تنگه داریال می‌خوانند و در ناحیه ولادی کیوکز و تفلیس واقع شده است. هم اکنون نیز بقایای دیوار آهنی در این نواحی هست و مسلماً باید همان سد کوروش باشد. در سد ذوالقرنین گفته می‌شود که آهن زیاد به کار رفته و بین دو کوه نیز ساخته شده است، معبر داریال بین دو کوه بلند واقع شده و این سد نیز که آهن زیادی در آن دیده می‌شود در همین دره وجود دارد. از کتب ارمنی بهتر می‌توان شهادت گرفت زیرا بیشتر به وقایع از نزدیک آشنا بوده‌اند. این سد را در کتب ارمنی از زمان قدیم به «بهاک گورایی» خوانده‌اند و «کابان گورایی» هم می گویند معنی هر دو کلمه یکی است و همان معنی «دربند کوروش» یا «گذرگاه کوروش» می‌دهد. زیرا کور قسمتی از نام کوروش است آیا تنها همین شهادت واقعی که الساعه هم وجود دارد نمی‌تواند کفایت کند که سد مزبور را کوروش بنا کرده است؟ از منابع گرجستان نیز همین شهادت را می‌توان یافت در زبان گرجستان از قدیم این دروازه را به نام «دروازه آهنین» میانه خوانده‌اند و ترک‌ها آن را به دامر کپو (قاپو) ترجمه کرده‌اند و امروز هم به همین نام مشهور است. یکی از سیاحان یهودی مشهور موسوم به یوسف که در قرن اول میلادی می زیسته است از این سد نام می‌برد، پس از او «پروکوپیوس» مورخ در قرن ششم میلادی آن را دیده است و سپس یکی از همراهان سردار رومی «بلی سارس» نیز وقتی به این نقطه حمله برد (پانصد و بیست وهشت میلادی) این سد را به چشم دیده است.[7]

از رود کوروش «کُر» هم قبلاً نام بردیم، یکی از رودهایی که از جبال قفقاز سرچشمه می‌گیرد به نام «کُر» خوانده می‌شود. در کتب ارمنی و حتی یادداشت‌های آنتونی جان کینسن که در سال 1557 میلادی به ایران آمد، این رود، رود سائرس(= کوروش) خوانده می‌شود.[

 

 

گمانه زنیها در مورد کیستی ذوالقرنین[ویرایش]

برخی از مفسران و تاریخ‌دانان از آن میان ابوالکلام آزاد متفکر هندوستانی در کتاب ذوالقرنین یا کوروش کبیر و شماری از مفسرین معاصر مانند مودودی، علامه طباطبایی صاحب المیزان و مکارم شیرازی و سلطان حسین و نورعلی تابنده گنابادی حکایت از آن دارد که مشخصاتی که از این فرد در قران و تاریخ‌ها و داستان‌ها آمده‌است با منش تاریخی کوروش بزرگ همسویی دارد

 

دیدگاه مولانا ابوالکلام آزاد: مولانا ابوالکلام آزاد (وزیر فرهنگ سابق هند) تفسیری به زبان اردو بر قرآن کریم دارد، و در این تفسیر ذوالقرنین را که در قرآن از آن نام برده شده، همان کوروش هخامنشی می‌داند.

مفسران و تاریخ‌دانانی که به تطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر گواهی داده‌اند[ویرایش]

  1. مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیر مجمع‌البیان
  2. ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی
  3. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
  4. آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی)
  5. تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن
  6. آیت‌الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری)
  7. حجت‌الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات
  8. علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی
  9. صدر بلاغی در قصص قرآن
  10. جلال رفیع در کتاب بهشت شداد
  11. دکتر فاروق صفی زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی
  12. منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی
  13. قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام آور بزرگ
  14. فریدون بدره‌ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق
  15. محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کورش
  16. آیت‌الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم
  17. استاد محیط طباطبایی
  18. حجت‌الاسلام شهید هاشمی نژاد
  19. سر احمدخان بنیان‌گذار دانشگاه اسلامی علیگر هند
  20. دکتر عبد المنعم النمر
  21. صابر صالح زغلول
  22. الشیخ الشعراوى
[16]

 

 

 

 


   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :87
بازدید دیروز :3
کل بازدید : 126114
کل یاداشته ها : 108


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ